عقب ماندگی ذهنی (Mental Retardation)

عقب ماندگی ذهنی (Mental Retardation)
  • ۱۸ بهمن ۱۳۹۴
  • ادمین
  • ۰ دیدگاه
  • ۵ دقیقه

عقب ماندگی ذهنی (Mental Retardation)

عقب ماندگی ذهنی اختلالی است که با عملکرد هوشی زیر حد طبیعی و اختلال در مهارتهای انطباقی مشخص می گردد.

عقب ماندگی ذهنی از لحاظ آماری به این صورت تعریف می‌شود. عملکرد شناختی که بر اساس آزمون استاندارد هوش، معادل دو انحراف معیار زیر میانگین جمعیت عمومی باشد.  سن شروع عقب ماندگی ذهنی زیر ۱۸ سال است و منظور از مهارتهای انطباقی انجام کارهای است که در هر سن خاص به طور معمول از فرد انتظار می رود .

با اقدامات آموزشی و اجتمائی می توان یک زندگی طبیعی در خارج از بیمارستان را برای این افراد فراهم کرد که شامل مدارس ویژه، انجام کار های خانه داری و صنایع دستی و حمایت از این افراد و خانواده آنان می باشد.

شیوع

در جمعیت ۱۵-۱۹ سال شیوع موارد متوسط و شدید حدود ۳-۴ مورد در ۱۰۰۰ است.  معادل ۶-۸ مورد در ۲۰۰۰بیمار یک پزشک عمومی.

این شیوع از سال ۱۹۳۰ اندکی تغییر کرده اما بروز موارد شدید به علت مراقبت های خوب نوزادی و جنینی تا حد یک سوم تا یک دوم کاهش یافته است. علت ثابت ماندن شیوع، زندگی طولانی تر افراد عقب مانده ذهنی است.

سبب شناسی عقب ماندگی ذهنی

۱- عوامل قبل از تولد : بیشتر شامل تأثیرات ژنتیک و تغییرات کروموز می شود .

ضمن این که عفونت های رحمی و ابتلای به بیماری سرخچه و توکسوپلاسموز ( بیماری خطرناکی که از طریق گربه منتقل می شود ) نیز در بروز عارضه نقش دارند .

آنچه مسلم است بیشترین علل عقب ماندگی ذهنی همین عوامل قبل از تولد است که از نظر پیشگیری نیز اهمیت دارند، به ویژه عوامل کروموزومی مانند سندرم داون و عوامل عفونی مثل سرخچه و توکسوپلاسموز مادرزادی . در این بین عوامل حین تولد مثل زایمان مشکل و خونریزی جمجمه و اشکالات تنفسی حین زایمان و ..... نیز مؤثر می باشند .

۲- عوامل پس از تولد :

شامل ضربات شدید به جمجه کودک ( یرقان ) سیانوز ( سیاه شدن )، عفونتهای دوران نوزادی به همراه تب و تشنج، کم کاری تیروئید و .... است.  که با مواظبت از کودک بخصوص قبل از سن چهارسالگی می توان از بروز عقب ماندگی ذهنی تا حدی جلوگیری نمود.

۳- عوامل محیطی اجتماعی :

تأثیرات محدودتری در بروز عقب ماندگی ذهنی دارند و شامل فقر، تغذیه، ناپایداری خانواده، وضعیت اقتصادی – اجتماعی بد و محرومیت های فرهنگی و استرسهای مکرر و فوق تحمل در محیط زندگی کودک است.

واکنش ها به وقایع استرس زا

واکنش آنان مشابه افراد عادی است. با این حال آنان پریشانی را بیشتر در رفتار خود نشان می دهند تا در کلمات. تحریک پذیری، آژیتاسیون ترس یا رفتار های دراماتیک ممکن است نشانه یک اختلال حاد استرس باشد.

همیشه باید این نکته را در نظر داشت که گاهی این واکنش به یک بیماری جسمی تشخیص داده نشده است.

مشکلات رفتار

این مشکلات، نسبت به کودکان عادی در سنین بالاتری رخ داده و بیشتر طول میکشند.  گرچه طی زمان بهبود می یابند. بسیاری از عقب ماندگان ذهنی، پرفعالیت و حواس پرت تکانشی (impulsive) هستند.

مشکلات جدی تر عبارتند از خود آزاری و رفتار های اوتیسمی( مثل فعایتهای تکراری بی هدف و استرئو تایپی خم شدن به عقب جلو کوبیدن سر به دیوار).

این مشکلات جدی در عقب ماندگان ذهنی شدید شایعتر است( ۴۰% کودکان و ۲۰% بزرگسالان).

در تعداد کمی از بیماران رفتار های تهاجمی به حدی شدید است که احتمال آسیب به خود بیمار و مراقبت وی وجود دارد که به آن رفتار های چالشی برانگیز (challenging) میگویند.

تظاهرات بالینی

نمای کلی عبارت است از کاهش کارائی در همه انواع کار های هوشمندانه مثل یادگیری، حافظه کوتاه مدت، استفاده از مفاهیم و حل مشکل. گاهی یک عملکرد بیشتر از بقیه مختل میشود مثل زبان. انواع

عقب ماندگی ذهنی بر اساس میزان بهره هوشی، از خفیف تا بسیار شدید (عمیق) وجود دارد. جدول زیر تقسیم‌بندی‌های مربوط به عقب ماندگی ذهنی را با توجه به نوع و مهارت مورد نظر نشان می‌دهد:

مهارت مورد انتظار

نوع

بهره هوش

آموزش‌پذیر

خفیف

۵۰ تا ۷۰

تربیت‌پذیر بالا

متوسط

۳۵ تا ۵۰

تربیت‌پذیر پایین

شدید

۲۵ تا ۳۵

ایزوله، نیازمند نگهداری در مؤسسه

عمیق

کمتر از ۲۵

هوش طبیعی و مرزی

در حالی که بهره هوش طبیعی در محدوده ۹۰ تا ۱۱۰ قرار می‌گیرد، به فاصله بین ۷۱ تا ۸۴ هوش مرزی اطلاق می‌شود که این افراد عقب مانده ذهنی نیستند اما از نظر پیشرفت تحصیلی موفقیت چندانی ندارند.

درصد انواع مختلف عقب ماندگی ذهنی

خوشبختانه کمترین تعداد این بیماران را عقب مانده ذهنی نوع شدید و بسیار شدید که عمدتاً نیازمند نگهداری و پرستاری دائم در مؤسسات مربوطه می‌باشند، تشکیل می‌دهند.

شیوع این اختلال در حدود ۱ درصد جمعیت می‌باشد که در جنس مذکر حدود ۱/۵ برابر جنس مؤنث است.

انجام مشاوره خانواده و مشاوره فردی در جهت محدود کردن تأثیرات عقب ماندگی ذهنی ضرورت دارد .

استفاده از روشهای توصیه شده توسط افراد متخصص کاردرمانی در تقویت و حفظ کارآیی عملی این افراد می تواند باعث افزایش اعتماد به نفس و سازگاری مناسب تر با استرسهای معمول زندگی افراد عقب مانده ذهنی گردد. آموزش کودک و خانواده در کلینیک کاردرمانی، آموزش مهارت های کلامی، محیطی، ارتباطی، اجتماعی، همچنین آموزش های ویژه و تکنیک های کاردرمانی ذهنی و آموزش های مهارت های جسمی همگی می توانند در سازگاری و رشد بهتر این افراد و توانبخشی آنان کمک مؤثری باشند.

امیر طیبی ثانی، دانشجوی کارشناسی ارشد کاردرمانی

۰ دیدگاه:

اولین دیدگاه را شما بنویسید.

    دیدگاه شما